۱۳۹۱ آذر ۲۲, چهارشنبه

اوپک: کاهش 945 هزار بشکه تولید نفت ایران در سال جاری



مقاله اختصاصی من برای رادیو فردا

آخرين گزارش ماهانه سازمان کشورهای صادرکننده نفت، اوپک، برای سال جاری ميلادی عصر روز سه شنبه، ۲۱ آذرماه، منتشر شد.

اين گزارش بر اساس منابع ثانويه يعنی منابع کارشناسی خود اوپک و آمار سازمان های بين المللی معتبر، می گويد که توليد روزانه نفت ايران در ماه نوامبر به دو ميليون و ۶۸۳ هزار بشکه رسيده که نسبت به متوسط توليد نفت ايران در سال گذشته روزانه ۹۴۵ هزار بشکه کاهش داشته است.

اين گزارش به منابع اوليه، يعنی گزارش مستقيم وزارت نفت ايران به اين سازمان، نيز اشاره کرده و گفته است بر اساس آماری که وزارت نفت ايران تحويل اين سازمان داده، توليد نفت خود را برای نوامبر سال جاری سه ميليون و ۷۰۸ هزار بشکه در روز عنوان کرده که اين رقم به گفته مقامات ايران نسبت به توليد نفت ايران در سال گذشته ميلادی روزانه حتی ۱۳۲ هزار بشکه افزايش نيز داشته است.

بنا بر گزارش سازمان های معتبر جهانی از جمله آژانس جهانی انرژی، اداره اطلاعات انرژی آمريکا و موسسه بين المللی مالی، توليد نفت ايران طی يک سال گذشته روی هم رفته تا يک ميليون بشکه در روز کاهش يافته است و بررسی های خبرگزاری رويترز که ۱۷ آذرماه منتشر شد، نشان می دهد که صادرات روزانه نفت ايران در ماه جاری حداکثر به ۸۳۴ هزار بشکه خواهد رسيد.

برخی نمايندگان مجلس، از جمله محمدرضا باهنر نایب ریيس مجلس و غلامرضا مصباحی مقدم عضو کميسيون بودجه کاهش يک ميليون بشکه ای صادرات نفت ايران را تاييد کره اند و تعدادی از مقامات دولتی و نمايندگان مجلس گفته اند که «به خاطر رها شدن از وابستگی به درآمدهای نفت» رقم صادرات نفت در بودجه سال ۱۳۹۲ تا يک ميليون بشکه نسبت به بودجه سال جاری کاهش خواهد يافت.

ايران سال گذشته ميلادی ۲.۲ ميليون بشکه صادرات روزانه نفت داشت.
با توجه به اينکه ظرفيت پالايشگاهی ايران روزانه يک ميليون و ۷۷۲ هزار بشکه است، صادرات نفت ايران نيز نسبت به سال گذشته يک ميليون بشکه کاهش داشته است و از طرفی ايران ظرفيت چندانی برای ذخيره نفت در خشکی و دريا ندارد، توليد روزانه نفت ايران بعيد است که سه ميليون و ۷۰۸ هزار بشکه در روز باشد.

اين رقم توليدی اعلام شده، در خوشبينانه ترين حالت روزانه ۷۳۵ هزار بشکه مازاد بر صادرات و مصرفی داخلی نفت است و ايران چاره ای جز بستن در برخی چاه های نفتی ندارد.

چندين منبع ايرانی و غربی اواسط خرداد ماه سال جاری در گفت و گو با خبرگزاری رويترز تاييد کره بودند که ايران مجبور شده‌است که در چاه‌های پير نفتی خود را ببندد.

بستن در چاه‌های پير نفتی که در نيمه دوم عمر خود قرار دارند، در برخی شرايط منجر به مرگ ميادين می شود و احيای دوباره توليد نفت در کوتاه مدت با هزينه ها و اتلاف زمان زيادی همراه است و بعضا فشار نفت افت پيدا می کند.

برای نمونه، جمهوری آذربايجان طی درگيری های نظامی گرجستان و روسيه در سال ۲۰۰۸ و انفجار خط لوله نفتی باکو- تفليس- جيهان مجبور شد در چاه های نفتی ميدان «آذری مرکزی» را به مدت دو هفته ببندد، چراکه ترمينال نفتی «سنگاچال» باکو تنها ظرفيت ذخيره سه روز نفت خام توليدی اين کشور را دارد. باز کردن دوباره در چاه های نفتی ميدان ياد شده حدود سه ماه طول کشيد و با هزينه های زيادی همراه شد، همچنين بازدهی چاه های باز شده هرگز به ميزان قبلی نرسيد.

بر اساس گزارش اوپک، ايران هم اکنون بعد از عربستان، عراق و کويت در جايگاه چهارم توليد کننده عمده نفت اوپک قرار دارد، در حالی که سال گذشته دومين توليد کننده بزرگ نفت در اوپک بود.

توليد نفت کل ۱۲ کشور عضو اوپک در ماه نوامبر روزانه سی ميليون و ۷۸۱ هزار بشکه بوده، در حالی که سقف توليدی توافق شده ميان اعضای اوپک ۳۰ ميليون بشکه در روز است.

گزارش اوپک همچنين به توليد، عرضه و تقاضای نفت برای سال آينده ميلادی نيز پرداخته است. بر اساس اين گزارش، انتظار می رود تقاضای جهانی نفت در سال آينده ميلادی با افزايش ۸۰۰ هزار بشکه ای نسبت به سال جاری روزانه ۸۹ ميليون و ۶۰۰ هزار بشکه باشد.

اين گزارش می گويد که تقاضا برای نفت اوپک در سال ۲۰۱۳ روزانه ۲۹ ميليون و ۷۰۰ هزار بشکه خواهد بود، به عبارتی هم اکنون کشورهای عضو اوپک بيش از يک ميليون بشکه بيشتر از تقاضای جهانی برای نفت اوپک توليد نفت دارند.

بر اساس گزارش اوپک، متوسط قيمت جهانی نفت برای سال جاری ميلادی اندکی کمتر از ۱۱۰ دلار برای هر بشکه بوده است. با احتساب کاهش يک ميليون بشکه ای توليد نفت ايران در سال ۲۰۱۲، اين کشور بيش از ۴۰ ميليارد دلار از درآمدهای مستقيم نفتی خود را از دست داده است.

اوپک قبلا گفته بود که کل صادرات ايران در سال گذشته ۱۳۰ ميليارد و ۵۴۰ ميليون دلار بود که ۱۱۴ ميليارد و ۷۵۰ ميليون دلار آن از محل صادرات نفت و ميعانات گازی حاصل شده است، به عبارتی، ۸۴ درصد از درآمدهای صادراتی ايران مستقيما به نفت وابسته است.

البته، جايگاه برخی محصولات توليد شده از نفت مانند گاز مايع «ال پی جی» نيز در سبد صادراتی ايران بسيار برجسته است. اين نوع گاز مايع که شامل پروپان و بوتان است، عمدتا از نفت توليد می شود.

بر اساس گزارش روز ۱۹ آذرماه گمرک ايران، جمهوری اسلامی در هشت ماه اول سال جاری ميلادی ۹۰۰ ميليون دلار پروپان صادر کرده است که در راس سبد صادرات غير نفتی ايران قرار دارد.

گزارش سال گذشته گمرک ايران نيز حاکی از صادرات بيش از دو ميليارد دلار پروپان به عنوان عمده ترين محصول صادراتی غير نفتی و ۱.۳ ميليارد دلار بوتان به عنوان دومين کالای صادراتی غيرنفتی بود.

در آمار جديد گمرک، صادرات بوتان جزو پنج محصول عمده غير نفتی صادراتی ايران نيست. به عبارتی صادرات گاز مايع ايران، شامل پروپان و بوتان  طی يک سال گذشته حداقل ۶۰ درصد کاهش يافته است.

۱۳۹۱ آذر ۱۹, یکشنبه

بر اقتصاد ایران چه رفت؟



شش ماهی از ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد باقی است و هفت و نیم سالی است که سکان نهاد اجرایی کشور در دست وی است، دورانی با جراحی های بزرگ اقتصادی. برخی می گویند که اقتصاد بیمار را بدون اینکه بیهوش کند، با زور و تهدید جراحی کرده است و برخی می گویند که به هر حال این درد زمانی باید تحمل می شد.
صحبت از هدفمند کردن یارانه ها و آزاد کردن قیمت واقعی ریال در برابر ارزش دلار است که عملا تا حدودی طی سال اخیر به وقوع پیوسته است.
بعد از انقلاب اسلامی سال 1979، تقریبا در همه سالها اقتصاد ایران تورم بالای 10 درصدی را تجربه کرده است، اما به مدد تزریق دلارهای نفتی در شریان افتصاد، آهنگ افت ارزش ریال در برابر دلار هماهنگ و همزمان با نرخ تورم نبوده است.
طی یک سال گذشته ارزش برابری ریال در برابر دلار 100 درصد کاهش یافته است، به عبارتی بخاطر تنگتر شدن حلقه تحریمها و کاهش درآمدهای ارزی، بالا نگه داشتن تصنعی نرخ ریال که عملا ضربه ای سهمگین بر بخش صادراتی ایران بود تا حدودی رفع شده است.
همچنین قطع بخشی از یارانه کالاهای مصرفی، خصوصا یارانه های بخش انرژی که سالانه بالغ بر 60 میلیارد دلار هزینه در دست دولت قرار می داد، از اقداماتی بود که بایستی روزی انجام می شد.
یارانه هایی که با توجه به اختلاف بالای قیمتهای داخل و خارج، باعث قاچاق روزانه بیش از 10 میلیون لیتر بنزین و گازوئیل به خارج از کشور می شد.
در داخل ایران، کشوری با 75 میلیون جمعیت، نیز نگاهی به مصرف روزانه 63 میلیون لیتر بنزین، 153 میلیارد متر مکعب گاز در سال و 94 ميليارد متر مکعب حجم کل آب مصرفی سالانه که 91 درصد آن مصارف کشاورزی دارد، همچنین مصرف برق در ایران که به 185 هزار میلیون کیلووات ساعت در سال بالغ شده، همگی نشانگر سیگنال هشدارهایی است که دولت باید چاره ای برای آن می اندیشید.
آقای احمدی نژاد در دوران اول ریاست جمهوری همچنین حدود 20 میلیارد دلار به بنگاههای زودبازده، طرحهای خود اشتغالی و غیره در قالب وام تخصیص داد که نه تنها تاثیری در کاهش نرخ بیکاری نداشت، موجب افزایش نقدینگی نیز شد و بیکاران را به بدهکار بانکی تبدیل کرد. هم اکنون وامهای معوقه بانکها به بالای 57 میلیارد دلار می رسد که البته 38 میلیارد دلار آن بدهی خود دولت به بانکها است.
دولت هم اکنون ماهانه 37 دلار در قالب هدفمندکردن یارانه ها به شهروندان کمک مالی مستقیم می کند که ماهانه کل هزینه به 3 میلیارد دلار می رسد.
آنچه که نتیجه جراحیهای بزرگ و واقعا لازم الاجرا در دوران احمدی نژاد بود، ظاهرا نتایج مورد نظر را نداشته است. صادرات غیر نفتی ایران افزایش چندانی نداشته است، نرخ بیکاری رسمی بالای 14 درصد است که کارشناسان مستقل آن را حتی بالای 20 درصد نیز ارزیابی می کنند. نقدینگی بالای 300 میلیارد دلار و تورم بالای 25 درصد که رئیس مجلس ایران حتی آن را 29 درصد نیز اعلام کرده، از دیگر دستاوردهای ناخوش آیند جراحی بزرگ اقتصادی است.
نهایتا فروش بیش از 550 میلیارد دلار نفت طی هفت و نیم سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد که افزون بر نیمی از درآمدهای نفتی کل تاریخ 103 ساله تولید نفت در ایران است و تخصیص بخش اعظمی از این درآمدهای نجومی به واردات کالاهای اساسا مصرفی و واسطه ای از دیگر موارد مورد انتقاد دوران احمدی نژاد است.
افت تولید نفت از بالای 4 میلیون بشکه در روز به 2.6 میلیون بشکه طی هفت سال اخیر، افزایش بسیار اندک تولید گاز و خصوصا عدم توسعه و راه اندازی فازهای جدید میدان پارس جنوبی از دیگر مواردی است که دولت نتوانسته کارنامه موفقی از عملکرد خود ارائه دهد.
هنوز معلوم نیست دولتی که بعد از وی بر سر کار خواهد آمد، چه برنامه ای برای جبران این مشکلات که برخی آن را بحران نیز می نامند، خواهد داشت.

لینک مقاله: http://fa.trend.az/regions/iran/2097045.html