۱۳۹۳ شهریور ۶, پنجشنبه

افزايش موازی مصرف سوخت پاک و آلودگی هوای ايران


سهم گاز طبيعی در سبد انرژی ايران که از آن بعنوان «سوخت آبی» يا «سوخت پاک فسيلی» نيز ياد می شود، طی يک دهه گذشته به شدت افزايش يافته و به رقم ۷۰ درصد رسيده است.از طرفی ايران هم اکنون اولين جايگاه را از لحاظ تعداد خودروهای گازسوز در جهان دارد. با اينحال، چرا هوای ايران يکی از آلوده ترين ها در جهان است؟
بر اساس آخرين گزارش سازمان بهداشت جهانی که در برگيرنده آمارها تا پايان سال ۲۰۱۰ است، هوای ايران دوازدهمين هوای ناپاک در ميان کشورهای جهان است. البته طی سالهای اخير خود مقامات ايران اذعان کرده اند که وضعيت هوای کشور، خصوصا در کلانشهرها به شدت بدتر شده و هم اکنون ايران سومين هوای آلوده جهان را دارد و چهار شهر ايران در ميان ۱۰ شهر آلوده جهان جای گرفته است.
بر اساس آمارهای رسمی، ايران سالانه معادل يک ميليارد و ۶۰۰ ميليون بشکه انواع سوخت فسيلی در کشور مصرف می کند.
مصرف گاز ايران بر اساس گزارشهای رسمی ايران و آمارهای اداره اطلاعات انرژی آمريکا سالانه ۱۸۰ ميليارد متر مکعب است. اين رقم معادل يک ميليارد و ۱۳۲ ميليون بشکه نفت خام است، به عبارتی گاز سهمی ۷۰ درصدی در سبد سوخت کشور دارد.
بيژن نامدار زنگنه نيز سه شنبه ۴ ارديبهشت ماه اعلام کرد که «هم اکنون ايران با توسعه گازرسانی و رشد مصرف «سی ان جی» دارای يکی از کم آلاينده ترين سبدهای سوخت جهان است». 
به گزارش خبرگزاری شانا، وی در ادامه گفت که حدود ٧٠ درصد انرژی ايران از گاز طبيعی تامين می شود و روزانه معادل ٢٠ ميليون مترمکعب گاز طبيعی به بيش از سه ميليون خودرو عرضه می شود و اين رقم در جهان بی همتا است.
توصيفاتی که زنگنه مبنی بر «کم آلاينده ترين سبدهای سوخت جهان» و « بی همتا» بودن تامين سوخت مايع خودروها بکار برده، کاملا منطبق با ارزيابی ها و گزارشهای سازمانهای معتبر بين المللی است، برای نمونه بر اساس گزارش سازمان جهانی خودروهای گازسوز (ان جی وی گلوبال) ايران از سال ۲۰۱۱ جايگاه اول جهان را از لحاظ تعداد ماشينهای گازسوز تصاحب کرده است.
هم اکنون ۳.۶ ميليون خودرو دوگانه سوز در کشور وجود دارد که هم با بنزين و هم گاز مايع «سی ان جی» کار می کنند. از طرفی مصرف سوختهايی با آلايندگی بسيار بالا، مانند زغال سنگ در ايران بسيار کم است. سهم زغال سنگ در سبد سوختی ايران حتی به يک درصد هم نمی رسد.
پس چرا هوای ايران يکی از آلوده ترينها از بابت سوختهای فسيلی در جهان است؟
بد نيست نيم نگاهی به وضعيت مصرف سوخت خودروها در ايران داشته باشيم.
بر اساس آمار مرکز پژوهشهای مجلس که اسفندماه پارسال منتشر شد، کل خودروهای کشور ۱۵ ميليون و ۸۰۰ هزار دستگاه است که ۸۰۰ هزار دستگاه از آن‌ها گازوئيل مصرف می‌کنند و حدود ۳.۶ ميليون خودرو دوگانه سوز هستند. تعداد موتورسيکلت‌های کشور نيز بيش از ۸ ميليون و ۵۷۰ هزار دستگاه است.
بنا بر اين، به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۲۱۳ خودرو در کشور وجود دارد که نسبت به ديگر کشورها رقم بالايی نيست، بطوری که بر اساس آمارهای سازمانهای بين المللی ايران از اين نظر در رديف ۶۸ جهان قرار دارد. اما غير استاندارد بودن خودروها، موتورسيکلت ها و خود سوخت تاثير چشمگيری در آلودگی هوا دارد.
برای نمونه خبرگزاری تسنيم ۳۰ دی ماه پارسال از قول حجت‌الله بهروز قائم مقام معاون حمل و نقل و ترافيک شهردار تهران گزارش داد که «برآوردها نشان می‌دهد حدود ۳ ميليون موتورسيکلت در تهران وجود دارد، با در نظر گرفتن اين که ۱.۵ ميليون از آنها فعال هستند بايد گفت يک موتورسيکلت غيراستاندارد بيش از ۳ برابر خودروی استاندارد ايرانی و هفت برابر خودروهای استاندارد دنيا آلودگی ايجاد می‌کند».
مقامات ايران می گويند که يک ميليون دستگاه از ۴ ميليون خودرو موجود در تهران نيز فاقد استاندارد هستند و باعث آلودگی شديد هوای شهر می شوند.
از طرفی ايران با کمبود گاز مواجه است، بطوری که در زمستان سال گذشته بخاطر ممانعت از قطع گاز خانوارها، عرضه گاز مايع برای خودروها به شدت محدود شد، موضوعی که يکی از عوامل افزايش ۷ درصدی مصرف بنزين در سال ۹۲ نسبت به سال ۹۱ عنوان شده است.
از طرفی تنها ۲۰۰۰ جايگاه عرضه گاز مايع برای ۳.۶ ميليون خودرو دوگانه سوز در کشور وجود دارد که تناسب بسيار ناهمگونی است. ايران همچنين در دور دوم رياست جمهوری احمدی نژاد بخاطر تحريم بنزين توسط آمريکا، روی به توليد انبوه بنزين در مجتمعهای پتروشيمی آورد که با انتقاد بسياری از کارشناسان مواجه شد، اما تا چند ماه پيش اين روند ادامه داشت. اکنون دولت حسن روحانی غيراستاندارد بودن اين نوع بنزين را اعلام کرده و روی به واردات بنزين آورده است.
اما آن چه که آمارها نشان می دهد، علت عمده آلودگی هوای ايران مصرف گازوئيل و نفت کوره در نيروگاههای حرارتی برای توليد برق است، موضوعی که زنگنه نيز در سخنان روز سه شنبه خود به اين موضوع پرداخت. به گفته وی، «تاخير در اجرای فازهای جديد ميدان گازی پارس جنوبی در سال ٢٠١٣ سبب شد به ناچار در نيروگاههای کشور به جای سوخت پاک گاز طبيعی، ٢٧ ميليارد ليتر سوخت مايع آلاينده و عمدتا نفت کوره با سولفور بالا مصرف شود». اين رقم در سال قبل آن ۲۲ ميليارد ليتر بود.
بر اساس آمارهای سالانه شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ايران، سهم گاز در سوخت مصرفی نيروگاهها از ۸۱ درصد در سال ۱۳۸۴ به ۶۱ درصد در سال ۹۱ کاهش يافته است. آمارهای سال ۹۲ نيز حاکی است که اين رقم به ۵۶ درصد سقوط کرده است. اين در حالی است که ، سهم نفت کوره و گازوئيل در سوخت نيروگاهی طی بازه زمانی ياد شده، تقريبا ۲.۵ برابر شده است.
اهميت اين موضوع در اين نکته است که نيروگاهها سهم عظيمی از آلودگی فسيلی در ايران را دارند. عليرضا احمدی يزدی ﻣﺪﯾﺮﮐﻞ ﺩﻓﺘﺮ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻣﺼﺮﻑ شرکت مادرتخصصی مديريت توليد، انتقال و توزيع نيروی برق ايران، توانير، طی اظهاراتی که اول ارديبهشت ماه سال جاری در سايت رسمی اين سازمان منتشر شد، اعلام کرد که طی سال گذشته ۵۴۷ ميليون تن آلودگی ناشی از سوختهای فسيلی در کشور ايجاد شده که ۲۲۲ ميليون تن از آن، بخاطر آلودگی مصرف سوختها در نيروگاههای برق بوده است.
به عبارتی نيروگاه های حرارتی در ايران سهمی ۴۰ درصدی در آلودگی فسيلی هوای کشور داشته اند، نيروگاههايی که بنا به گزارش سالانه وزارت نيرو که بهمن ماه ۹۲ منتشر شد، بازدهی آنها تنها ۳۷ درصد است.


۱۳۹۳ شهریور ۳, دوشنبه

فصلی نو، اما محدود در روابط اقتصادی تهران و باکو




بعد از هشت سال کش و قوصهای سیاسی و امنیتی میان جمهوری آذربایجان و ایران که اوج آن در دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد دیده شد، نهایتا با انتخاب حسن روحانی رئیس جمهور اعتدال گرا، دوباره روابط دو کشور به صورت ناگهانی و با شتاب بالایی رو به بهبودی نهاد.
طی یک سال گذشته، چندین مقام عالی رتبه آذربایجان، از جمله الهام علی یف رئیس جمهوری دولت باکو به ایران سفر کرده و هیاتهای دهها نفری تجاری و اقتصادی ایران در دو نوبت به باکو سفر کرده اند، از جمله سفر هیات اتاق بازرگانی تهران در اواخر زمستان که طی این سفر بر افزایش دو برابری تجارت دوجانبه تاکید شد.
بر اساس آمار رسمی دولت باکو، حجم تجارت خارجی ایران و آذربایجان از سال 2009 به شدت کاهش یافت و با افتی دو برابری به کمی بیش از 300 میلیون دلار رسیده است، در حالی که دو کشور بیش از 600 کیلومتر فقط مرز خاکی دارند. این رقم، حتی یک درصد از تجارت خارجی آذربایجان نیز نیست، کشوری که طی هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد تولید ناخالص ملی خود را تقریبا 10 برابر افزایش داد و از رقم 8 میلیارد به 70 میلیارد دلار رساند.
آذربایجان فقط در سال گذشته 12 میلیارد دلار در خارج سرمایه گذاری کرده است که عمده مقصد این سرمایه ها کشور ترکیه بود.
اگرچه با وجود تحریمهای غرب، امکان سرمایه گذاری آذربایجان در ایران عملا وجود ندارد، اما در حوزه تجارت دوجانبه چشم انداز خوبی می توان متصور شد. حتی آذربایجان می تواند در حوزه های غیر حساس ایران مانند حوزه معادن سرمایه گذاری محدود انجام دهد، یا صادرات خود به عراق را از طریق ایران افزایش دهد و دهها مورد دیگر می توان نام برد که در بهبود روابط دو کشور همسایه می تواند نقش ایفا کند.
اکنون، چند ماهی بعد از دعوت مقامات ایران از شرکت نفت دولتی آذربایجان (سوکار) برای بازدید از ایران، هیات اعزامی این شرکت به رهبری خوشبخت یوسف زاده معاون اول رئیس سوکار با چندین مقام نفتی ایران دیدار کرده و تفاهمنامه ای نیز در زمینه همکاری در حوزه اکتشاف و تولید نفت در دریای خزر با ایران امضا کردند. البته تفاهمنامه بر خلاف قرارداد الزام آور نیست و تنها پیش زمینه ای برای همکاریهای آتی و عقد قرارداد است.
همکاری ایران و جمهوری آذربایجان در حوزه انرژی خزر سابقه طولانی، اما محدود دارد.
بخش ایرانی دریای خزر تاکنون دوبار، یکی قبل از فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی و بار دیگر در سالهای 1994 و 1995 توسط تجهیزات لرزه نگاری آذربایجان برای بررسی احتمال وجود منابع هیدروکربوری مورد مطالعه قرار گرفت و چندین چاه آزمایشی نیز حفر شد، اما نتیجه ای در پی نداشت و تا سال 2011 اصولا وجود نفت یا گاز در آبهای شمالی ایران در هاله ای از ابهام بود، اگرچه خود ایران نیز با کشتی اکتشافی پژواک چند سالی در دهه گذشته مشغول عملیات اکتشافی در دریای خزر بود، اما این کشتی در آغاز ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد دچار حریق شد و پروسه اکتشاف تاکنون ناتمام باقی مانده است.

آذربایجان هنوز هم کشتی های لرزه نگاری با تجهیزات مناسب در اختیار دارد که می تواند در اختیار ایران قرار دهد.
جمهوری اسلامی در سال 2011 اعلام کرد که در پی حفاری یک حلقه چاه در عمق 1000 متری آبهای خزر به مقدار 700 متر از زیر دریا، یک میدان گازی پیدا کرده است، یک سال بعد از این واقعه مقامات نفتی ایران اعلام کردند که این میدان گازی نیست و نفتی است، اگرچه لایه گازی نیز دارد.
در دوران احمدی نژاد آمار و ارقام متناقضی درباره میدان سردار جنگل اعلام شد، میدانی که تاکنون نه کشورهای ساحلی خزر آن را تایید کرده اند و نه سازمانهای بین المللی درباره آن اظهار نظر کرده اند و هر چه گزارش شده، با استناد به گفته های مقامات ایران بوده است.
این مجال کوتاه فرصت مناسبی برای پرداختن به میدان یاد شده، امکانات، منابع مالی و تکنولوژی ایران در راستای برداشت نفت از آن نیست، اما به داوری من، ایران می تواند ریگ حفاری امیرکبیر خود در دریای خزر را به کشورهای دیگر در حوزه خزر، خصوصا ترکمنستان اجاره دهد، یا کلا بفروشد. ایران قبلا نیز سالهاست که دو ریگ حفاری خود در خزر را به ترکمنستان اجاره داده است و کسب درآمد می کند.
لازم به ذکر است که ریگ حفاری نیمه شناور امیر کبیر، تنها قادر به حفر چاه است، نه استخراج نفت. اینکه آیا سکوی امیرکبیر به درد جمهوری آذربایجان بخورد یا نه، موضوع مبهمی است، اما در مقام مقایسه، بد نیست به وضعیت میدان شاه دنیز جمهوری آذربایجان که شبیه سردار جنگل است، اشاره کنیم.
عملیات تولید از فاز دوم میدان گازی شاه دنیز آذربایجان که در آبهای عمیق قرار دارد، با حضور شرکتهای غول غربی و با اپراتوری شرکت بریتیش پترولیوم چندین سال است که با تاخیر مواجه شده است. هزینه عملیاتی کردن این پروژه 25 میلیارد دلار تخمین زده می شود. البته 15 میلیارد دلار دیگر، هزینه انتقال آن به بازارهای اروپایی است که مجموعا به 40 میلیارد دلار بالغ می شود.
خود ایران در این میدان گازی با ذخایر 1.2 تریلیون متر مکعب، 10 درصد سهم دارد. ذخایر این میدان دقیقا 30 برابر کمتر از ذخایر گازی ایران است. بنابر این قیاس، توسعه سردار جنگل حداقل در کوتاه مدت نمی تواند اولویت ایران باشد و این کشور می تواند ریگ حفاری خود را به کشورهای دیگر اجاره دهد.
برای نمونه هم اکنون آذربایجان سه ریگ حفاری قدیمی خود را به شرکت دراگون اویل اجاره داده که در آبهای بخش ترکمنستان خزر فعال است.
درباره اجاره سکوی امیرکبیر به آذربایجان اما و اگرهای زیادی وجود دارد، برای نمونه میادین تحت توسعه آذربایجان معمولا فشاری معادل 10 تا 15 هزار «بار» دارند که بعید است سکوی امیرکبیر بتواند چنین فشاری را تحمل کند.
بار نام یکایی برای کمیت فیزیکیِ فشار، معادل ۱۰۰ کیلوپاسکال است و با اختلاف حدود یک درصدی معادل فشار جو است.
درست یک سال قبل در ماه اوت میدان گازی «بوللا دنیز» آذربایجان بخاطر عدم تحمل فشار گاز توسط ریگ حفاری فاجعه ساز شد و آتش سوزی به مدت یک ماه ادامه داشت و با خروج گاز با چنان فشاری انجام می شد که عملا به غیر از نظاره شعله های دهها متری و هدررفتن  منابع گازی، عکس العمل دیگری ممکن نبود. ریگ حفاری فعال در این میدان نیز کلا ذوب شد و از بین رفت.
اما شرکت سوکار می تواند از ریگ حفاری امیرکبیر در حفاریهای تا عمق 100 متر از ته دریا استفاده کند تا در کار ریگهای گران قیمت غربی صرفه جویی کند.

به غیر از موارد یاد شده، آذربایجان می تواند بخشی از نفت تولیدی خود را به ایران دهد و معادل آن را در خلیج فارس تحویل بگیرد (سوآپ نفت)، این موضوع برای هر دو کشور صرفه اقتصادی دارد، اما با وجود تحریمهای غرب عملا این موضوع منتفی است.
ایران با آذربایجان هم اکنون سوآپ گاز انجام می دهد که روزانه 1.2 میلیون متر مکعب است و متولی این پروژه، خود شرکت سوکار آذربایجان است، اما افزایش حجم این مقدار گاز نیز غیرممکن است، چرا که نخجوان چندان نیازی به گاز اضافی ندارد و از طرفی آذربایجان سالهاست که در صدد انتقال گاز به نخجوان از طریق مسیر ترکیه است و توسعه این پروژه با تمام توان ادامه دارد.
موضوع دیگری که احتمالا در سفر هیات آذربایجانی به ایران مطرح شده است، موضوع تامین مالی فاز دوم میدان شاه دنیز است. ایران باید با توجه به سهم 10 درصدی خود در این میدان، 2.5 میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید انجام دهد، اما ظاهرا در شرایط فعلی، ایران قادر به ارائه این مبلغ نیست. دهها پروژه نفت و گاز خود ایران سالهاست که بخاطر مشکل نقدینگی با تاخیر مواجه شده است و بعید است که ایران بدون لغو تحریمها بتواند سرمایه گذاری میلیاردی در خارج انجام دهد.
فعلا، آنچه که مهم است، بعد از نزدیک به یک دهه، دو کشور همسایه دوباره مصمم به گسترش روابط در حوزه تجاری و انرژی هستند. منافع مالی و تجاری همیشه وزنه ای برای بالا بردن قدرت تحمل پذیری کشورها در مواقع بحرانی یا مشکل ساز است و می تواند بعنوان اهرمی برای نزدیکی هر چه بیشتر دو کشور همسایه به همدیگر عمل کند و بایستی به فال نیک گرفت.




 این مقاله به قلم دالغا خاتین اوغلو، دوشنبه 24 اوت در روزنامه تعادل ایران منتشر شد.

۱۳۹۳ مرداد ۲۴, جمعه

«شکاف چشمگير» در رشد حجم و ارزش صادرات ميعانات گازی ايران


ايران در چهار ماهه اول امسال هفت ميليون و ۷۴۹ هزار تن صادرات ميعانات گازی داشته است که نسبت به دور مشابه سال گذشته ۲.۳ برابر شده است.
گزارش ماهانه ۲۳۰ صفحه‌ای گمرک ايران که روز چهارشنبه ۲۲ مردادماه در سايت رسمی آن منتشر شد، می‌گويد که در چهار ماه اول امسال، ارزش صادرات ميعانات گازی ۱.۷ برابر شده و به رقم پنج ميليارد و ۱۸۰ ميليون دلار رسيده است.
ميعانات گازی نوعی نفت خام بسيار سبک و گران قيمت است که از ميدان‌های گازی توليد می شود.
هنوز معلوم نيست که چرا ميان رشد حجم و ارزش صادرات ميعانات گازی چنين اختلاف چشمگيری وجود دارد، اما قبلا نيز گزارش‌هايی درباره پيشنهاد تخفيف‌های چشمگير ايران به مشتريان نفتی خود برای ترغيب آنها به افزايش واردات نفت ايران منتشر شده بود.
با اين حساب، ايران در بازه زمانی ياد شده روزانه ۵۲۵ هزار بشکه صادرات ميعانات گازی داشته و با توجه به آمارهای گمرک، قيمت هر بشکه آن حدود ۸۰ دلار است
بر اساس آمارهای گمرکی، صادرات ميعانات گازی ايران در دوران قبل از تحريم‌ها در سال ۹۰، روزانه حدود ۲۶۰ هزار بشکه بود که قيمت هر بشکه آن حدود ۹۶ دلار بود
قيمت ميعانات گازی ايران بر اساس آمارهای گمرکی سال ۹۱ نيز حدود ۱۱۰ دلار به ازای هر بشکه بوده است.
بعد از تحريم‌ها، تا اواسط سال گذشته صادرات ميعانات گازی ايران به حدود ۱۹۵ هزار بشکه در روز سقوط کرد، اما بعد از توافق هسته‌ای ژنو، آمارهای گمرکی نشان از اوج گرفتن دوباره صادرات آن دارد.
ايران هم‌اکنون کمی بيش از ۴۰۰ هزار بشکه توليد ميعانات گازی توليد می‌کند.
بر اساس گزارش‌های ماهانه آژانس بين‌المللی انرژی، ايران در خرداد پارسال بيش از ۳۰ ميليون بشکه نفت انبار شده در تانکرهای لنگر انداخته در خليج فارس داشت که بدون مشتری مانده بود. اين محموله‌ها شامل ميعانات گازی نيز می‌شد.
محسن قمصری  مدير امور بين‌الملل شرکت ملی نفت ايران ۱۴ مرداد ماه اعلام کرد که ايران هم‌اکنون ۵ ميليون بشکه ميعانات گازی ذخيره شده در نفتکش‌ها دارد که در سواحل چين لنگر انداخته‌اند و در گزارش‌های اخير آژانس بين‌المللی انرژی نيز چيزی درباره نفت روی آب ايران منتشر نشده است.
اداره اطلاعات انرژی آمريکا در آخرين گزارش خود که دو هفته پيش منتشر کرد، می‌گويد که ايران در چهار ماه اول سال ۲۰۱۴، صادرات نفت و ميعانات گازی خود را روزانه تا ۳۰۰ هزار بشکه افزايش داده و به رقم يک ميليون و ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسانده است.
چين بزرگترين مشتری نفت خام و ميعانات گازی ايران است. بر اساس گزارش گمرک چين، اين کشور در نيمه اول ۲۰۱۴ روزانه ۶۳۰ هزار بشکه نفت و ميعانات گازی از ايران داشته است که نسبت به دور مشابه سال گذشته تا ۴۸ درصد افزايش يافته است.
تجارت خارجی غيرنفتی ايران
علاوه بر اوج گرفتن صادرات ميعانات گازی، صادرات محصولات پتروشيمی ايران نيز افزايش يافته است. ایران در چهار ماه اول سال ۴ ميليارد و ۳۸۳ ميليون دلار صادرات محصولات پتروشيمی داشته که نسبت به دور مشابه سال قبل حدود ۲۴ درصد افزايش يافته است.
کل صادرات غيرنفتی ايران (شامل ميعانات گازی) در اين بازه زمانی با افزايشی ۲۱ درصدی به ۱۶ ميليارد دلار رسيده است.
از طرفی واردات ايران نيز در چهارماه اول سال با رشدی نزديک به ۳۶ درصدی به ۱۷ ميليارد و ۶۵۵ ميليون دلار رسيده است.
در اين ميان صادرات ايران به چين بيش از ۳۲ درصد افزايش يافته است. حدود ۲۷.۵ درصد از کل صادرات ايران راهی چين شده است. واردات ايران از چين نيز بيش از ۷۲ درصد افزايش يافته که برابر ۲۲ درصد از کل واردات ايران است.
در ميان اقلام وارداتی، خريد گندم با رشدی ۱۴۰ درصدی به ۲.۵ ميليون تن رسيده است. همچنين ايران از فروردين تا تيرماه، واردات وسايل نقليه را بيش از ۲۳۰ درصد افزايش داده و به رقم ۶۳۳ ميليون دلار رسانده است.
۷۹ درصد از واردات ايران از کشورهای آسيايی و بيش از ۹۲ درصد از صادرات ايران راهی بازارهای آسيايی شده است.

۱۳۹۳ مرداد ۱۹, یکشنبه

پرواز تابوتهای روسی بر فراز ایران

شاید کمترین ایرانی باشد که وقتی نام هواپیماهای روسی را بشنود، کلمه مرگ یا سقوط در ذهنش تداعی نشود.
بر اساس آمار رسمی پایگاه اطلاع رسانی سازمان هوایی کشور، از زمان انقلاب اسلامی 1979 تا سال 90، 71 سانحه هوایی برای هواپیماهای مسافربری اتفاق افتاده است که در نتیجه آن 1817 نفر کشته شده اند.
از سال نود تا کنون تنها چند مورد حادثه سقوط هواپیمای نظامی و بالگرد گزارش شده است، تا اینکه دوباره یک سقوط آنتونف روسی در تهران در 10 اوت دهها کشته بر جای نهاد.
آمارهای سازمان هوایی کشور شامل سقوط هواپیماهای نظامی یا کشته شدن افراد غیر مسافر در اثر سانحه نمی شود، همچنین در این آمار برخی از حوادث مانند کشته شدن 17 نفر در اثر سقوط آنتونف روسی در 15 نوامبر 1993 در کرمان ذکر نشده است.
با نگاهی به آمار سقوطها، 833 مسافر ایرانی در اثر سقوط هواپیماهای روسی شامل 298 نفر در سوانح هواپیماهای ایلیوشین، 495نفر با توپولوف، 59 نفر با آنتونف و 30 نفر با یاکوولف کشته شده اند.
با احتساب 48 کشته در حادثه سقوط آنتونف در 10 اوت سال جاری، رقم کشته شدن مسافران ایرانی در سقوط هواپیماهای روسی به 881 مورد رسید که تقریبا برابر نیمی از تلفات انسانی حوادث هوایی طی 35 سال گذشته است.
آنتونف محصول شرکت اوکراینی است که میراث دوران اتحادیه جماهیر شوروی است. هواپیمای آنتونف 140 در ایران تحت نام ایران 140 مونتاژ می شود. این هواپیما در اوکراین جایگزین هواپیمای An-24 شده است که در زمان شوروی و در سال 1959 ساخته شد.
ایران بعد از انقلاب اسلامی و با گروگانگیری 66 دیپلمات آمریکایی در سال 1379 با تحریمهای آمریکا، از جمله تحریم فروش قطعات هواپیما به ایران مواجه شد. ناوگان هوایی ایران عمدتا از هواپیماهایی با عمر بالای 40 سال تشکیل شده است، در حالی که عمر مفید و اقتصادی هر هواپیما حدود 20 سال است.
علی محمد نوریان قائم مقام وزیر راه در امور هوانوردی و هواشناسی دسامبر 2013 با بیان اینکه 80 درصد از فرودگاه های کشور فقط هفته ای دو پرواز دارند، گفت که کهنه ترین هواپیماهای موجود در دنیا برای ایران است.
حمیدرضا غوابش دبیر انجمن شرکت های هواپیمایی نیز ماه گذشته به روزنامه جهان صنعت گفت که عمر مفید ناوگان هوایی ایران تمام شده است و ۱۰۸ هواپیمای زمین گیر در انتظار نتیجه مذاکرات هسته ای و "لغو تحریم ها" هستند.
ناوگان هواپیمایی ایران شامل 251 هواپیمای مسافربری است.
بعد از لغو برخی تحریمها بر اساس قرارداد ژنو، شرکت های بوئینگ و جنرال الکتریک اعلام کردند که بر اساس توافقنامه موقت هسته ای ژنو، مجوز فروش قطعات و تعمیرات هواپیماهای غیرنظامی ایران را از وزارت خزانه داری آمریکا دریافت کرده اند و ماه گذشته عملیات نوسازی ناوگان هوایی ایران آغاز شد.